ماریا مگدلینا



1.

از اینجا که روی تخت افتاده‌ام،

آقای ح با فاصله کمی از من در یک خانواده سه نفر زندگی می‌کند.

و آقای م با فاصله کمی بیشتر از آقای ح و آن طرف‌تر خانواده دو نفره تشکیل داده. 

خانم آ دورتر از همه زندگی سه یا چهار نفره دارد. 

هنوز مطمئن نیستم چرا آقای ح در تخیلاتم بچه دارد! 

اما زن آقای ح نسبتاً خوب و خانم است.

زن آقای م قر و فری است

و شوهر خانم آ را هم که می‌دانم.

انگار نه انگار تا همین دیروز مجموعه‌ای از رفیقان شفیق بودیم؛

حال من تک و تنها.

تق تق!!

در روی آقای ح باز می‌شود.

آقای ح دستپاچه به داخل سرک می‌کشد. 

پول برق را باید حساب کنیم.

حساب می‌کنیم و او می‌رود.

آهی می‌کشم و چند دقیقه بعد در به روی آقای م باز می‌شود. 

او زیاد سرک نمی‌کشد. 

زنی زیباتر از من پشت میز آرایش منتظرش است

و خانم آ.

هرگز در نمی‌زند.

به واسطه فاصله‌ای دور. در تقه نمی‌خورد.


از اینجا که روی تخت افتاده‌ام،

آقای ح با فاصله کمی از من در یک خانواده سه نفر زندگی می‌کند.

و آقای م با فاصله کمی بیشتر از آقای ح و آن طرف‌تر خانواده دو نفره تشکیل داده. 

خانم آ دورتر از همه زندگی سه یا چهار نفره دارد. 

هنوز مطمئن نیستم چرا آقای ح در تخیلاتم بچه دارد! 

اما زن آقای ح نسبتاً خوب و خانم است.

زن آقای م قر و فری است

و شوهر خانم آ را هم که می‌دانم.

انگار نه انگار تا همین دیروز مجموعه‌ای از رفیقان شفیق بودیم؛

حال من تک و تنها.

تق تق!!

در روی آقای ح باز می‌شود.

آقای ح دستپاچه به داخل سرک می‌کشد. 

پول برق را باید حساب کنیم.

حساب می‌کنیم و او می‌رود.

آهی می‌کشم و چند دقیقه بعد در به روی آقای م باز می‌شود. 

او زیاد سرک نمی‌کشد. 

زنی زیباتر از من پشت میز آرایش منتظرش است

و خانم آ.

هرگز در نمی‌زند.

به واسطه فاصله‌ای دور. در تقه نمی‌خورد.


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها